طنز لري جديد1391
باسلام خدمت ميهمانان عزيز اميدوارم لحظات خوشي را در وبلاگ ما داشته باشيد......باتشكر مدير وبلاگ.........نظر يادتون نره

ايا وبلاگ ما؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرفرازان90 و آدرس hamvatansalam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. سر فرازان 90 بهترين وبلاگ






آمار مطالب

کل مطالب : 66
کل نظرات : 5

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 61
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 157
بازدید سال : 696
بازدید کلی : 37519
طنز لري جديد1391

 یه گونی پشکل می خرن بازش که می کنن یه لره از توش می پره بیرون می گن   «

تو اینجا چکار«می کنی؟؟ می گه من جایزشم


به یه لره می گن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره... جسیکا تی لر...لره  «
و هاردی... تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر .....


یه روز یه لره می ره دستشوئی وقتی می یاد بیرون می بینن دهنش خونیه می پرسن   <<
چی<<شده می گه با مسواک خانواده دندونامو شستم0


لره خوابش سنگین بوده، تخت می شکنه  <<


به لره می گن: دخترتو به کی دادی؟ می گه: غریبه نیست. دامادمه  <<


لره می ره توالت با دهن خونی می اد بیرون. می گن: چی شده؟ می گه: گی بگیرن. مسواکش  <<
خیلی بزرگ بید.


لره قاضی می شه بهش می گن حکم کن، می گه پیک!  <<


لره تو قرعه کشی بانک شرکت می ‌کنه، براش شیش ماه زندان در می اد  <<


به لره می گن: ببخشید شما لرید؟‌ می گه: نه پس انم با این سبیل پهنم؟!  <<

لره بعد از عمری می ره مو می ‌کاره، اسمش حج واجب درمی اد.


خرسه به یکی حمله می کنه و می گه: ویاوخوام وخورمت! طرف می گه: اِ؟ می ه تونم لری؟  <<
خرسه می گه: ها، ما حیوونا همه لریم، وجز خر که ترکه!


لره بالا پشت بوم می خوابه، سردش می شه، پا می شه در پشت بومو می بنده  <<


به لره می گن تبادل لینک می کنی؟ هیچی جواب نمی ده!!!  <<


لره دلو می زنه به دریا، غرق می شه  <<


به لره می گن حموم چند بخشه؟ می گه: دو بخشه، زنونه و مردونه  <<


لره دیش ماهوارشو می ‌ذاره روی پشت بوم، روش می ‌نویسه: کولر  <<


لره می ره بدنسازی، مربیه می گه: هفته اول بدن درد داری، ترکه می گه: پس من از هفته   <<
دوم می ام.


به لره می گن: محبوبترین تیم فوتبالی که دوست داری چیه ؟ می گه: قربون جدش آسد   <<
می لان


لره می ‌خواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات می ‌پوشه  <<


دریای غم ساحل ندارد. لرا همشو آسفالت کردند  <<


لره باباش آتیش می ‌گیره، جو می ‌گیردش، از رو باباش می ‌پره  <<

از لره می ‌پرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ می گه:‌آره بابا، لره و هاردی،  <<
سوفیا لره، الیزابت تای لور، تازه یه شیمی دان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته
کلر


به یه لره می گن: دو دو تا؟ می گه: پس چند تا؟  <<


لره پاهاش خواب می ره، پتو روش می ‌کشه  <<


لره می ره توی دل طبیعت، هضم می ‌شه  <<


لره داشته شنای قورباغه می رفته، لک لک می اد می ‌خوردش  <<

لره جونش به لبش می رسه، تف می ‌کنه می ‌می ره  <<

لره می ره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق می شه  <<


به لره می گن: جسم شفاف چیه؟ می گه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. می گن: مثال   <<
بزن: می گه: نردبون


لره سیدی می خره می بینه وسطش سوراخه می ندازتش تو سطل آشغال  <<


روی بیلبورد زده سیو همان سیب است لره می گه: دروغ می گه من خوردم صابون بید  <<


لره فیلم جنگی می دیده، تموم که می شه سینه خیز می ره تلویزیونو خواموش کنه  <<


یه روز یه لره می افتد توی چاه می گه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود  <<


یه روز یه لره شکر می خره برای اینکه مورچه نخوره روش می نویسه نمک  <<


به لره می گن: سه تا فوتبالیست نام ببر. می گه: علی دایی، علی کریمی ، فرار مهدوی   <<
کیا



به لره می گن: دخترتو به کی دادی؟ می گه: غریبه نیست. دامادمه  <<


لره ریش بزی می زاره. دچار بحران شخصیتی می شه  <<


لره دور خودش می چرخه، هرز می شه  <<

لره بعد از2سال ازسربازی برمی گرده،تو کوچه داداشش رو می بینه که ریشش   <<
بلند شده و خیلی ناراحته،ازش می پرسه چی شده چرا ناراحتی،داداشش چپ چپ
نگاهش می کنه وجواب نمی ده.می ره درخونه اون یکی داداشش رو می بینه که
اون هم با ریشهای بلند وقیافه ناراحت نگا نگاهش می کنه،خیلی نگران
می شه،می پرسه چه اتفاقی افتاده؟بابا طوری شده.اونم محلش نمی زاره.می ره
تو خونه باباشو می بینه که ریشش حسابی بلند شده وخیلی ناراحته می گه من
می دونم که نه نه طوریش شده باباش با عصبانیت می گه پدرسوخته موقعی که
داشتی می رفتی خدمت ریش تراش رو کجا بردی


از لره می پرسن،بزرگترین ریسک زندگیت چیه؟ می گه: یه روز اسهال بودم   <<
گوزیدم....


لره می ره مهمونی تهرونی ها می بینه بچه تهرونی به مامانش می گه مامان من   <<
شماره 1 دارم ... لره می گه یهنی چی ؟ .. مادر می گه شماره 1 یعنی
دستشویی کوچک 2 یهنی بزرگ ... لره خوشش می اد و می ره خونش به بچش یاد
می ده ... بعد چند روز می رن مهمونی .. بچه دستشویی داشته می گه بابا اون
ان شمارش چند بود؟


لره می اد تهران می بینه همه لباس آستین کوتاه پوشیدن تعجب می کنه می گه   <<
اوا پس اینا چه جوری دماغاشونو پاک می کنن

یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج می کنه شب عروسی تهرانیا می خونن سبد   <<
سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا می خونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل


لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسة اول از مربیش   <<
می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو می اد سرکارش بگذاره، می گه: این
چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن، وقتی زرده شهرستانی‌ها
و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان می گذره و لره هم امتحان می ده
وقبول می شه، روز اول می شینه پشت ماشین و می رسه به چراغ قرمز و خوب
طبعاً رد می کنه. افسره داد می زنه: راننده پیکان، بزن کنار! لره سرشو از
پنجره می اره بیرون، داد می زنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره یک
نگاه می ندازه، می گه: باشه بابا...برو...برو


از یه لره می ‌پرسند: کدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟   <<
می گه: پیام بازرگانی! می پرسن: چرا؟ می گه: چون بینش سریال پخش می ‌کنند!


به یه لری گفتند با جام جم جمله بساز گفت: من هر روز صبح جام جم می کنم  <<


شباهت لر با پارک؟ جفتشون تاب دارن  <<


به لره می گن: اگه یه دختری بهت راه داد چکار می کنی؟ می گه ازش سبقت   <<
می گیرم


1روز یه لره می ره پیشه خدا می گه:  خدایا چیکار کنم که از ترکا خر تر   <<
باشم.. خدا می گه: برو تو بیابون شنا کن.... می ره تو بیابون شنا می کنه
1دفعه می بینه 1ترکه با قایق موتوری می اد می گه اومدم نجاتت بدم!


لره تلویزیون می خره بعد کنترلشو. پس می اره ماشین به صاحب مغازه می گه   <<
بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمی اد


یک لر برای چند روز می ره توی هتل یک روز می بینن توی دستشوئی داره یک   <<
نفر خارجی رو می زنه می ان می گیرنش ازش می پرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را
می زنی لره می گه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز
ازش او می خوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده


یک شب تلویزیون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش می گه:  <<
شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلویزیون رو خاموش می کنند، می رن
می خوابن


لره داشته شیر می خورده می می ره می دونین چرا ؟.........گاوه می شینه   <<
روش



از لره می پرسن نظرت راجع به فکر, شعور, معرفت و درک چیه؟ لره جواب می ده   <<
ما به اینها می گم چهار محال بختیاری


لره 500 تومن به پسرش می ده می گه این رو 300 ماست بخر 200 تومن مال خودت   <<
پسرش می گه نمی رم. می گه 1000 تومن 500 مال خودت 500 ماست بگیر می گه نه.
می گخ بیا 1500 تومن 1000 تومن مال خودت 500 ماست بگیر می گه نه. می گه
بیا 2000 تومن بگیر 1500 مال خودت 500 تومن ماست بخر پسرش می گه نمی رم.
لره شاکی می شه می گه پدرسگ پس بیا تو مادرت رو بکن من برم ماست بخرم.


به لره می گن برادرت اج آى وى گرفته می گه نه بابا پس جى ال ایکـ..س رو فروخت!!!  <<


لره با خوشحالی به دوستش می گه بالاخره این پازل رو بعد از 2 سال حل   <<
کردم . دوستش می گه: 2سال زیاد نیست؟ می گه:نه بابا رو جعبه اش نوشته 7
تا 10 سال


بن لادن رو می خواستن شکنجه کنن، از ملت همه پرسی می کنن تا سخت ترین   <<
شکنجه رو انتخاب کنن هر کی یه چیزی می گه، تا اینکه می رسه به لره،
لره می گه:  یه می له آهنی رو داغ داغ کنین تا سرخ شه، بعد از طرف سردش
بکنین تو کونش، ملت کف می کنن، می گن بابا حالا چرا از طرف سردش
بکنیم تو، لره می گه:  تا هر کی خواست درش بیاره دستش بسوزه نتونه !!!


یه روز یه لره از خواب می پره دست وپاش می شکنه  <<


 
لره رو در خونش نوشته بوده wc . می گن این چیه نوشتی می گه:  مخفف welcome  <<


یه روز یه لوره می ره دمه دره یه مغازه می خونی که نوشتن:علی با ماست رضا   <<
با ماست حسن با ماست لوره می گه آقا ببخشین ماسته خالی ندارین


یه روز تو جشن عروسی یه لوره یه نفر مدل هلیکوپتری مى رقصه لره جو   <<
می گیره آر پی جی می زنه


از لره می ‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! می گه: نه. ولی یه داداش دارم......  <<
اونم نه!


لره یه بسته هزار تومنی می شمره 25 تومن کم می اره  <<


لره با هواپیما می اد تهران، تو فرودگاه به رفیقش می گه: اگه می دونستم   <<
اینقدر نزدیکه با ماشین می ومدم


می دونی لر ها از چه عطری استفاده می کنن؟ بوپایلر.....در واقع همان بوی   <<
پای لر


لره می ره قبرستان می بینه مرده ها رو قبرا نشستن می گه جریان چیه؟؟ می گن   <<
سوال های شب اول قبر لو رفته گفتن فعلا بیرون باشید تا دوباره سوال طرح کنیم


بچه مثبته از لره می پرسه: آقا ببخشید... خیلی خیلی عذر   <<
می خوام..شرمنده.. روم به دیوار.. اسمتون چیه؟! لره شاکی می شه، می گه:
ایجو که تو پرسیدی، اسمم انه!!!


لره تازه زفته بود کلاس زبان می ره ساندویچی می بینه نوشته هات داگ می گه   <<
بزار یه سگه داغ بخورم خلاصه طرف براش می اره می گه اوه اوه ببین از سگه
کجاش به ما رسید


لره داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد می اد ترمز کنه می بینه ترمز   <<
بریده می بینیه یک کامی ون هم از روبه رو با سرعت می اد می بینه کاری از
دستش بر نمی اد به شاگردش می گه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!!



نوار مغز نرمال /_ /_ /_ /_ /_ نوارمغزقزوینی (|) (|) (|) (|)  <<
نوارمغزاصفهانی $ $ $ $ $ $ $ نوارمغزلر _____________!!!


یه ترکه رو می تراشن می بینن لره  <<


یه لره با یه ترکه تو یه اپارتمان زندگی می کردن یه دفعه برق می ره ترکه   <<
یه ظرف می گیره دستش می اد در خونه لره بهش می گه یکم برق بده لره می گه
چرا ظرف فلزی اوردی پلاستیکی می اوردی برق نگیرتت.


شباهت لر و خورشید:  هر دوشون از پشت کوه در اومدن!!!  <<


لره باباش می می ره دوستاش می ان بهش تسلیت می گن. لره احساساتی می شه می گه   <<
ایشاالله ختم باباتون جبران کنم!!!


لره دوزاری سیاه پیادا می کنه، می ره تلفن عمومی گوشی رو برمی داره، می گه:  <<
الو آفریقا؟!!!


لره شهردار می شه، صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه ...  <<
شب می شه ... ولی خبری ازش نمی شه . نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه
 زنش می پرسه:  کجا بودی تا این وقت شب ؟ غضنفر می گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم
تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمی نش رو کندم ! ! !


به لره می گن: ان آقا   <<
می گه:  آقا شو بگذار اولش


یه لره رفته بود ته چاه فکر می کرد  <<
یه یارو اومد گفت:  چرا ته چاه فکر می کنی
ترکه گفت:  می خوام عمی ق فکر کنم ! ! ! ! ! ! ! !



لره می خواسته آتش نشان بشه.  <<
توی آزمون استخدامی ازش می پرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف
 آب نباشه چه کار می کنی؟ لره می گه: هیچی تیمّم می کنیم


به لره می گن اگه آب نبود چی می شد؟ می گه ما شنا یاد نمی گرفتیم   <<
در نهایت خفه می شدیم می مردیم


  

یارو رو تشویقی میفرستن حج. میره مکه برعکس همه طواف میکنه. بهش میگن چرا برعکس طواف میکنی؟ میگه شما از اون ور دنبالش کنین، من از این ور میگیرمش.

*

یارو به یه دختری میگه اسمت چیه!
دختره خودشو لوس میکنه میگه:عطر گل یاس اسمم ثریاست!!!!!
یارو هم میاد کم نیاره میگه: گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه!!!

*

آقای سرخوش داشته با اخم پولکی می خورده بهش میگن چته؟

میگه : والله ما هر حرفی بزنیم شما میگین سرخوشه نمی فهمه …

ولی به خدا این چیپسا شیرینه …

*

 

 

ترجمه ی I LOVE YOU به زبان چراغعلی : دردت بزنه تنگ دلم

 

*

 

 

مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !

زبان زدن ممنوع !

اینا رو یه عسل فروش در مغازه اش نوشته بود !!!

*

 

 

تو مراسم ختم پدر آقای سرخوش بلندگو میگه :مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم .

 

**

 

    آقای سرخوش آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!

    *

     

     

    از آقای سرخوش میپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد میگه: رفته بود زیارت

    *

     

     

    به آقای سرخوش می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم

    *

     

     

    چراغعلی به پسر تازه دامادش میگه: شب که رفتی حجله سفت ترین جای بدن تو بکن تو اونجا که زنت می شاشه. صبح میبینن یارو سرش تو سنگ توالت گیر کرده!!

    *

     

     

    آقای سرخوش برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را میزنی ؟ میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده

    *

     

    به آقای سرخوش که از حج برگشته‌ می‌گن سفر حج چطور بود… می‌گه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش.

    *

     

    آقای سرخوشرفت پارتی. فرداش رفیقش ازش پرسید چطور بود. گفت: خیلی عالی بود . روی من اسم یه گل گذاشته بودن و هی صدام میکردن. رفیقش گفت چی میگفتن. آقای سرخوش گفت: من و انداخته بودن وسط و هی دورم میچرخیدن میگفتن اسگله رو اسگله رو …

    *

     

    یه روز آقای سرخوش و دوستش سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از اونا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. آقای سرخوش هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو

    *

     

    آقای سرخوش زن بیوه برادرش رو میگیره , شب عروسی زنه خیلی داد میزنه.میگن : دختر بود؟میگه : نه اون سوراخ ماله برارم بید , من یه سوراخ سی خودم وا کردم

    *

     

    غضنفر و دآقای سرخوش باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!

     

    جدیدترین جمله ای که آقای سرخوش پشت ماشینش نوشته:
    برار غریبم جومونگ

    *

     

    صرف فعل نشستن به گویش چراغعلی:
    مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه
    ما که بنیشیم شمام که بنیشید
    دیه جا نی اونا بنیشن!!!

    *

     

    دو دسماله چیست؟
    -حرکتیست هلیکوپتری و غرور آفرین توسط جلف ترین فرد .

    *

    • نصیحت پدرانه آقای سرخوش شب امتحان به بچه اش:

       

      امشب بشین یه گوهی بخور
      تا فردا یه انی بشی
      تا توی یه طویله ای رات بدن

    •  

      آقای سرخوش زنگ می زنه فرودگاه می گه:
      ببخشید خانم از تهران تا شیراز چقد راهه
      دختره میگه یه لحظه!
      آقای سرخوش میگه مرسی و قطع می کنه!


    • حافظ و دختر چراغعلی
      گفتم: غم تو دارم
      گفتا : سی چی برارم
      گفتم: که ماه من شو
      گفتا: بووات درارم!
      گفتم زمهر ورزی ، رسم وفا بیاموز
      گفتا: به لنگ کفشی چشاتِ در میارم

    • غضنفر یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن غضنفر داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه سرخوش بوده

    • نبرد رستم و چراغعلی:
      چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
      پاسخ چراغعلی : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!

    • بهآقای سرخوش میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، ‌تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!

    • به آقای سرخوشمیگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته

    • آقای سرخوشتوی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ۵ تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار …. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام

    • آقای سرخوش زنش رو (ببخشین) می فروخته؛ میگن چرا این کارو می کنی : میگه سی پول
      میگن : پول واسه چی می خوای ؟ میگه: برا تفنگ خریدن.
      میگن تفنگ واسه چی؟ میگه سی جنگ با دشمن
      میگن : جنگ برای چی؟ میگه : سی ناموسم

    • به آقای سرخوش میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست، بوده. میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید.

    • به آقای سرخوش میگن تا حالا سوتی بزرگ دادی میگه آره یه با خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هیچی تنهائی حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بیا خونمون منم رفتم بهم گفت من میرم توی اتاق تو هم چند دقیقه بعد بیا تو منم ۱۰ دقیقه بعد رفتم تو اتاق تاریک بود برقارو که روشن کردم همه خندیدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش میگن اینکه سوتی بزرگی نبود میگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!

    • آقای سرخوش بعد از ۱۰ دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه آره فقط آفتابه نداشت

    • آقای سرخوش ۱نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلان دبی نرفتم.

    • میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ۲ نفر دیگه بودن


تعداد بازدید از این مطلب: 252
موضوعات مرتبط: اس ام اس هاي طنز وسركاري , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود